خلوتگاه

توان نگاه کردن را پرورش ده

پرورش ده تا با نگاه کردن در چشمان من

بفهمی تا چه حد خسته ام

خسته ای که محکوم به زندگی کردن هستم

خسته ای دل شکسته ام

خسته ای که همه چیزش را از دست داده است

آرزوهایی بر باد رفته دارم

احساس گناه می کنم ، نمیدانم به کدامین جرم

این احساس جزئی از وجودم گشته است

بشتاب ، بشتاب ، راهی بیاب

تا نگاه کردن را پرورش دهی

من بریده ام ، احتیاج دارم با زبان نگاه

احساساتم را منتقل کنم اما

با کی؟

چه کسی است که می تواند از چشمانم بخواند رنج می کشم

از چشمانم بخواند در اوج پاکی گنه کارم

از درون چشمانم به عمق روح و جانم پی ببرد

از چشمانم بخواند که به اندازه ی تمام گناه های جهان تنهام ،،،،،،،،،،،،


نوشته شده در دوشنبه 90/11/3ساعت 6:52 عصر توسط نازنین نظرات ( بدون ) |


Design By : Pichak